امام حسین علیه السلام

یکی از نشانه های جهل و نادانی ، نزاع و جدال با غیر اهل فکر است

امام حسین علیه السلام

یکی از نشانه های جهل و نادانی ، نزاع و جدال با غیر اهل فکر است

شهادت حنظله بن اسعد شِبامىّ رحمه اللّه

حنظله بن اسعد، قدّ مردى علم کرد و پیش آمد و در برابر امام علیه السّلام بایستاد و در حفظ و حراست آن جناب خویشتن را سپر تیر و نیزه و شمشیر ساخت و هر زخم سیف و سنانى که به قصد امام علیه السّلام مى رسید به صورت و جان خود مى خرید و همى ندا در مى داد که اى قوم ! من مى ترسم بر شما که مستوجب عذاب لشکر احزاب شوید، و مى ترسم بر شما برسد مثل آن عذابهائى که بر امّتهاى گذشته وارد شده مانند عذاب قوم نوح و عاد و ثمود و آنان که بعد از ایشان طریق کفر و جحود گرفتند و خدا نمى خواهد ستمى براى بندگان ، اى قوم ! من بر شما مى ترسم از روز قیامت ، روزى که رو از محشر بگردانید به سوى جهنّم و شما را از عذاب خدا نگاه دارنده اى نباشد، اى قوم مکشید حسین علیه السّلام را پس مستاءصل و هلاک گرداند خدا شما را به سبب عذاب ، و به تحقیق که بى بهره و ناامید است کسى که به خدا افتراء بندد و از این کلمات اشاره کرد به نصیحتهاى مؤ من آل فرعون با آل فرعون .(195) و موافق بعضى از مُقاتل ، حضرت فرمود: اى حنظلة بن سعد! خدا ترا رحمت کند دانسته باش که این جماعت مستوجب عذاب شدند، هنگامى که سر بر تافتند از آنچه که ایشان را به سوى حقّ دعوت کردى و بر تو بیرون شدند و ترا و اصحاب ترا ناسزا و بد گفتند و چگونه خواهد بود حال ایشان الان و حال آنکه برادران پارساى ترا کشتند. پس حنظله عرض کرد: راست فرمودى فدایت شوم ، آیا من به سوى پروردگار خود نروم و به برادران خود ملحق نشوم ؟فرمود: بلى شتاب کن و برو به سوى آنچه که از براى تو مهیّا شده است و بهتر از دنیا و آنچه در دنیا است و به سوى سلطنتى که هرگز کهنه نشود و زوال نپذیرد، پس آن سعید نیک اختر حضرت را وداع کرد و گفت : الّسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِاللّهِ صَلَّى اللّهُ عَلَیکَ وَ عَلى اَهلِ بَیتِکَ وَ عَرَّفَ بَیْنَنا وَبَیْنَکَ فى جَنَّتِهِ.
فرمود: آمیَن آمیَن ! پس آن جناب در جنگ با منافقان پیشى گرفت و نبرد دلیرانه کرد و شکیبائى در تحمل شدائد نمود تا آنکه بر او حمله کردند و او را به برادران شایسته اش ملحق نمودند.
مؤ لف گوید: که حنظلة بن اسعد از وجوه شیعه و از شجاعان و فُصَحاء تعداد شده و او را شِبامى گویند به جهت آنکه نسبتش به شبام (بروزن کتاب موضعى است به شام ) مى رسد، و بنوشبام بطنى مى باشند از هَمْدان (به سکون میم ).

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.